مرا از لای تقویمِ دلت بیرون بکِش گاهی
خودت را لیلیِ زیبا، مرا مجنون بکِش گاهی
تو را در شعرهایم بیغم و مسرور میخواهم
تو در نقاشیات اما مرا محزون بکش گاهی
تو عیسی باش اما شامِ آخر با قلممویت
داوینچیوار من را چون حواریون بکش گاهی
مکن عیبم اگر در عاشقی قدری رومانتیکم
فرویدَم را به دانشگاهِ افلاطون بکش گاهی!
بیا اصلا بشو مانندِ عشقِ حافظ و سعدی
مرا با تیرِ مژگانت به خاک و خون بکش گاهی
بلوچستان شدم از تشنگی، هیرمند شو جانا
به روی نقشهام دریاچهی هامون بکش گاهی!
تو ایزدبانوی جنگی، ولی با من مدارا کن…
به منقارِ کبوتر، شاخهی زیتون بکش گاهی
🎼 شعر: #علی حاجیلاری* 🎼 خط: #سیده حمیده آیتاللهی