من غمِ دور بودنت را نیز
گرچه جانکاه، دوست می‌دارم!
-سایه‌ات را که بر سر من بود
گرچه کوتاه – دوست می‌دارم

چمنِ سبزِ زیرِ پایت را
طرحِ لبخندِ بی‌هوایت را
و -خیابانِ خلوتی که در آن
می‌روی راه- دوست می‌دارم

حب و بغضِ تو حجتم شده‌است
و ملاکِ محبتم شده‌است
هر کسی را که دوستت دارد
ناخودآگاه دوست می‌دارم!

گلِ پیراهنت به رویِ طناب
تارِ مویت به روی بالشِ خواب
مرگ را -گر بُوَد امیدِ وصال
با تو ای ماه- دوست می‌دارم

ردِ پایت به روی ساحل را
آرزوهای مانده در دل را
-لحظه‌هایی که از تبِ عشقت
می‌کشم آه- دوست می‌دارم

مقصدم با تو همسفر شده‌است
دردهایم اضافه‌تر شده‌است
-اینکه حتی ببینمت از دور
گاه و بیگاه- دوست می‌دارم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *